شنبه 101 خرداد 21 , ساعت 11:8 عصر
تاب سیاه زلف تو،شبنم دل نگاه تو
وین همه شور عاشقی
خاک در سرای تو
رها ز هر هوا شدم
با تو چو آشنا شدم
رها منم هوا تویی
هوای هر دعا شدم
بیا تو ای محرم راز
گره ز زلف گشا به ناز
هستی به رقصت آمده
بر رقص هستی ساز تو ساز
سازی که شور بپا کند
در دل خاک خدا کند
وین دل خاکی مرا
با روی تو آشنا کند
رخ بر متاب
رخ بر متاب
بر چشم من نشین چو خواب
رضا به دور زهره ای
حلقه زده به خمره ای
خمره همه جام شراب
کرده مرا مست و خراب
نوشته شده توسط nhi | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ