سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! صداها فرو نشست و جنبش ها آرام گرفت و هر دوستی، با محبوب خود خلوت کرد . من نیز با تو خلوت کرده ام . تو محبوب منی . پس خلوت امشب مرا با خود، [سبب] رهایی از دوزخْ قرار ده . [امام صادق علیه السلام ـ در دعایش ـ]
 
چهارشنبه 96 بهمن 18 , ساعت 11:54 صبح
با یک مداد و چند تا کاغذ

و یک اتاق و میز و صندلی و یک پنجره

هم می شود زنده بود و هم زندگی کرد!!!

همین که هر روز چیزی برای نوشتن داشته باشی،

یعنی هنوز هم زنده ای، یعنی هنوز هم حرفی هست...

قلبی هست،

کسی بهانه بودنت هست...

حتی اگر فرسنگ ها از تو دور باشد

و هنوز هم شاید از راه دور بگوید

روزی می آیم....

من برای روزهای نبودنم، می نویسم...

سر خط می نویسم:

او آمد،

او دیر آمد

و من دیگر نیستم!!!!!!!!!!!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ