سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 96 بهمن 18 , ساعت 11:54 صبح
با یک مداد و چند تا کاغذ

و یک اتاق و میز و صندلی و یک پنجره

هم می شود زنده بود و هم زندگی کرد!!!

همین که هر روز چیزی برای نوشتن داشته باشی،

یعنی هنوز هم زنده ای، یعنی هنوز هم حرفی هست...

قلبی هست،

کسی بهانه بودنت هست...

حتی اگر فرسنگ ها از تو دور باشد

و هنوز هم شاید از راه دور بگوید

روزی می آیم....

من برای روزهای نبودنم، می نویسم...

سر خط می نویسم:

او آمد،

او دیر آمد

و من دیگر نیستم!!!!!!!!!!!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ